رفع ناترازی صندوق های بازنشستگی با ایجاد اشتغال

اقتصاد یک گردش ترکیب شده از برنامه ریزی سرمایه گذاری تولید ثروت مصرف محصول حاصله پرداخت بهای مصرف به روش های مختلف و جمع برگشت ها و پرداخت به صورت تجزیه شده به کانال های پایه برای تکمیل دایره دوران حول محور نقدینگی واثرگذاری حمایت از مسیری که در نهایت منجر به رشد اقتصاد خواهد شد.
شاید راه های ساده تری هم برای گردش سالم اقتصاد باشد اما رانژه آیتم های شاخص برای سیرکوله کردن مجاری ورودی و خروجی باید پیوستگی لازم را داشته باشد و اگر در هر کجای کلنی حالت کچلی بوجود بیاید باعث گسیختگی و جزیره ای شدن جغرافیای اقتصاد میشود و بدنبال این مدلیشن از زوایای مختلف ناترازی ها قد علم میکنند.
خروجی بخشی از کیک اقتصاد به کام صندوق های بازنشستگی میرود که آنها توزیع کننده این کیک بین اعضا و سهامداران خود هستند.
از چندین جهت مختلف باکس اقتصاد برای صندوق ها مسیر کسب درآمد تعریف شده است که مهمترین آن سهم پرداختی شاغلینی است که حق بیمه خود را برای دریافت های آینده به صندوق ها می سپارند.
آرمان گرایی ترین تفکر اولیه این بود که ده نفر شاغل حق بیمه پرداخت کنند و یک نفر حقوق بازنشستگی دریافت کند که مدت کمی هم اینکونه بود .
اما با گذشت زمان وارونگی دریافت پرداخت اتفاق افتاد و‌به ازای کسانی که پرداخت کننده بودند و دریافت کننده شدند نیروی جدید جایگزین نشد و‌رنگها و تکه های پازل دچار بهم ریختگی شدند.
دریافتی های سنواتی هم در جهت کسب درآمدپایدار در شاخه های مختلف سرمایه گذاری نشد و منابع جاری صندوق ها هم
کفاف پرداختی ها را ندارد و این چرخه هر روز در حال تکرار است.
برای تکمیل پازل منابع جاری صندوق ها باید متصلین پرداخت کننده با ایجاد جذب ها و اشتغالات جدید نقاط خالی پازل را پرکنند تا ناترازی دریافت پرداخت مرتفع شود
بجز بحث اشتغال میتوان به اصلاح بهره وری و خروجی مناسب بنگاههای تحت مدیریت و نوآوری برای سودآوری بیشتر و مولد سازی اشاره کرد.
روند فعلی بسیار نگران کننده است وممکن است باعث نگرانی دریافت کنندگان شود که تبع آن آسیب های اجتماعی پر رنگ می شوند.
عزم ملی در دولت و‌بخش خصوصی برای اشتغال منهای رشد اقتصادی و نشاط اجتماعی باعث میشود خونی تازه و با نشاط به رگهای صندوق های بازنشستگی تزریق شود و چراغ زندگی در آنها پرنورتر شود.
امروز حتی شنیده ها حاکی از آن است که معادله دریافت و پرداخت به حالت دو نفر به یک نفر رسیده است.