مسیر آینده صنعتی در ایران کجاست؟
بهمن عشقی/ دبیرکل اتاق تهران
ما در آستانه یک انقلاب فناوری هستیم که اساساً نحوه زندگی، کار و ارتباط ما با یکدیگر را تغییر خواهد داد. در مقیاسی گستره و پیچیده، این دگرگونی شبیه آنچه بشر قبلاً تجربه کرده، نخواهد بود. هنوز ابعاد و نتایج انقلاب صنعتی (چهار) آشکار نشده، اما یک نکته کاملاً واضح است که پاسخ به ۴RI باید یکپارچه و جامع بوده و همه ذینفعان سیاست جهانی، از بخشهای دولتی و خصوصی گرفته تا دانشگاهها و جامعه مدنی را دربرگیرد.
انقلاب صنعتی اول، از نیروی آب و بخار برای مکانیزه کردن تولید استفاده کرد. انقلاب دوم از نیروی برق برای تولید انبوه استفاده کرد. انقلاب سوم از الکترونیک و فناوری اطلاعات برای خودکارسازی تولید بهره برد و اکنون یک انقلاب صنعتی چهارم بر روی پلت فرم انقلاب سوم شکل میگیرد، انقلاب دیجیتال که از اواسط قرن گذشته آغاز و از سال ۲۰۱۶ با این عنوان نامگذاری شده و طی آن ادغام فناوریهایی که خطوط بین حوزههای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی را محو میکند صورت پذیرفته است.
دلایل سهگانه سرعت، دامنه و تأثیر سیستمها، توجیهی بر طولانی شدن دوره انقلاب صنعتی سوم و در تعاقب آن بروز انقلاب صنعتی چهارم و تمایز آن با نسل قبل از خود بود. سرعت پیشرفتهای فعلی هیچ سابقه تاریخی ندارد. در مقایسه با انقلابهای صنعتی قبلی، انقلاب چهارم با سرعتی نمایی و غیرخطی در حال تکامل است و علاوه بر آن، این نهضت، تقریباً هر صنعت را در هر کشوری دگرگون کرده، وسعت و عمق این تغییرات نیز خبر از دگرگونی کل سیستمهای تولید، مدیریت و حکمرانی میدهد.
امکانات میلیاردها نفری که با دستگاههای تلفن همراه، با قدرت پردازش بیسابقه، ظرفیت ذخیرهسازی و دسترسی به دانش با یکدیگر متصل میشوند، نامحدود است و این احتمالات با پیشرفتهای فناوری نوظهور در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، رباتیک، اینترنت اشیاء، وسایل نقلیه خودران، چاپ سهبعدی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، علم مواد، ذخیره انرژی و محاسبات کوانتومی چند برابر خواهد شد.
در حال حاضر، هوش مصنوعی در اطراف ما حضور کامل داشته و از ماشینهای خودران و پهپادها گرفته تا دستیاران مجازی و نرم افزارهایی که ترجمه یا سرمایه گذاری میکنند به منصه ظهور رسیده است. در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری در هوش مصنوعی، از افزایش تصاعدی در قدرت محاسباتی و در دسترس بودن مقادیر زیادی داده، حاصلشده است که دستاورد آن از نرمافزار مورد استفاده برای کشف داروهای جدید تا الگوریتمهای موردنیاز برای پیشبینی علایق فرهنگی است. در همین حال، فناوریهای ساخت دیجیتال، هر روز با دنیای زیستی در تعامل هستند. مهندسان و طراحان، ساخت مواد افزودنی، مهندسی مواد و زیست شناسی مصنوعی را برای توسعه همزیستی بین میکروارگانیسمها، بدن انسان، محصولاتی مصرفی و حتی ساختمانهای مسکونی، ترکیب میکنند.
چالشها و فرصتها
مانند انقلابهای قبل از آن، انقلاب صنعتی چهارم، پتانسیل افزایش سطح درآمد جهانی و بهبود کیفیت زندگی جمعیتهای سراسر جهان را دارد. تا کنون عموم افرادی که دسترسی بیشتری به ظرفیتهای جهانی دیجیتال داشتهاند، سود بیشتری را از انقلاب صنعتی چهارم دریافت کردهاند. فناوری، ارائه محصولات و خدمات جدیدی را ممکن ساخته است که کارایی و لذت زندگی شخصی را افزایش میدهند. سفارش تاکسی، رزرو پرواز، خرید محصول، پرداخت، لذت از موسیقی و بازیهای الکترونیک که هر یک از این موارد را اکنون میتوان از راه دور انجام داد.
در آینده، نوآوریهای فناورانه نیز به معجزهای در سمت عرضه منجر خواهد شد که در درازمدت بازدهی و بهرهوری را به همراه خواهد داشت. هزینههای حملونقل و ارتباطات کاهش مییابد، لجستیک و زنجیرههای تأمین جهانی موثرتر میشوند و هزینه تجارت کاهش مییابد که همه اینها بازارهای جدیدی را باز کرده و رشد اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر، انقلاب چهارم صنعتی میتواند نابرابری بیشتری را به ویژه در پتانسیل آن برای برهم زدن بازار کاربه همراه داشته باشد. همانطور که اتوماسیون جایگزین نیروی کار در کل اقتصاد میشود، جابجایی خالص کارگران توسط ماشینها ممکن است شکاف بین بازده سرمایه و بازده نیروی کار را تشدید کند. از سوی دیگر، این امکان نیز وجود دارد که جابجایی کارگران توسط فناوری، در مجموع منجر به افزایش خالص مشاغل ایمن و سودمند شود.
اصولاً تحرک اقتصادی ناشی از درهم آمیختگی دو عامل مهم استعداد و سرمایه بوده و تاریخ اثبات گر آن است. با این حال، احتمالاً قطعیت خواهد یافت که در آینده، استعداد، بیش از سرمایه، عامل مهم تولید خواهد بود. این امر باعث ایجاد بازار کاری میشود که به طور فزایندهای به بخشهای «کم مهارت/کم دستمزد» و «با مهارت بالا/پردرآمد» تفکیک شده است که به نوبه خود منجر به افزایش تنشهای اجتماعی خواهد شد.
علاوه بر این که نابرابری یک نگرانی کلیدی اقتصادی است، بزرگترین نگرانی، چالشهای اجتماعی مرتبط با انقلاب صنعتی چهارم میباشد. بزرگترین ذینفعان نوآوری، ارائه دهندگان سرمایه فکری و فیزیکی، نوآوران، سهامداران و سرمایه گذاران هستند که شکاف رو به افزایش ثروت بین افراد وابسته به سرمایه در مقابل نیروی کار را توضیح میدهند. بنابراین فناوری یکی از دلایل اصلی رکود یا حتی کاهش درآمد برای اکثریت جمعیت در کشورهای با درآمد بالا است، در صنعت ۴ تقاضا برای کارگران بسیار ماهر افزایش در حالی که تقاضا برای کارگران با تحصیلات کمتر و مهارتهای پایین کاهش یافته است. نتیجه بازار کار با تقاضای قوی در ردههای بالا و پایین است، اما لایه میانی نیروی انسانی از تقاضا تهی است.
این موضوع، نگرانی بسیاری از کارگران و سرخوردگی آنها در مورد سطح درآمد و تراز استانداردهای زندگی فرزندانشان در فضای رکود کاری را موجه مینماید. همچنین توضیح میدهد که چرا طبقات متوسط در سراسر جهان به طور فزایندهای احساس نارضایتی و بی عدالتی را تجربه میکنند.
با فراگیر شدن فناوریهای دیجیتال و پویایی اشتراکگذاری اطلاعات که در رسانههای اجتماعی صورت میگیرد به سطح نارضایتی نیز دامن می زند. اکنون بیش از ۳۰ درصد از جمعیت جهان از پلت فرمهای رسانههای اجتماعی برای اتصال، یادگیری و به اشتراک گذاری اطلاعات استفاده میکنند. در یک دنیای ایده آل، این تعاملات فرصتی برای درک و انسجام بین فرهنگی را فراهم میکند. با این حال، آنها همچنین میتوانند انتظارات غیرواقعبینانهای در مورد اینکه چه چیزی برای یک فرد یا یک گروه موفقیت است را ایجاد و تبلیغ کنند، و همچنین فرصتهایی را برای گسترش ایدهها و ایدئولوژیهای افراطی ارائه دهند.
تأثیر بر تجارت
یک موضوع اساسی در گفتگوهای رایج بین مدیران ارشد کسب و کارها درک یا پیش بینی شتاب نوآوری و سرعت اختلال است و پاسخ به این سئوال حتی برای افراد مرتبط و آگاه نیز دشوار است. در واقع، در تمام صنایع، شواهد واضحی وجود دارد که نشان میدهد فناوریهایی که انقلاب صنعتی چهارم را تشکیل میدهند، تأثیر عمدهای بر کسبوکارها دارند.
در سمت عرضه، بسیاری از صنایع شاهد معرفی فنآوریهای جدید هستند که راههای کاملاً جدیدی برای تأمین نیازهای موجود ایجاد و زنجیرههای ارزش صنعت موجود را بهطور قابلتوجهی مختل میکنند. اختلال همچنین از سوی رقبای چابک و نوآوری که به لطف دسترسی به پلتفرمهای دیجیتال جهانی برای تحقیق، توسعه، بازاریابی، فروش و توزیع، میتوانند با بهبود کیفیت، سرعت یا قیمت، سریعتر از همیشه شرکتهای مستقر را از بین ببرند. فراهم میشود.
تغییرات عمده در سمت تقاضا نیز در حال رخ دادن است، زیرا شفافیت فزاینده، مشارکت مصرفکننده و الگوهای جدید رفتار مصرفکننده (که به طور فزاینده بر اساس دسترسی به شبکههای تلفن همراه و دادهها ساخته میشوند) شرکتها را مجبور میکند تا شیوه طراحی، بازاریابی و ارائه محصولات و خدمات خود را تطبیق دهند..
توسعه پلتفرمهای مبتنی بر فناوری روشی کلیدی است که هم سوی تقاضا و هم عرضه را ترکیب میکند تا ساختارهای صنعتی موجود را مختل کند، مانند آنهایی که در اقتصاد «اشتراکگذاری» یا «بر اساس تقاضا» ملاحظه میشود. این پلتفرمهای فناوری که استفاده از آنها توسط گوشیهای هوشمند آسان گردیده، افراد، داراییها و دادهها را گرد هم میآورند. بنابراین، روشهای کاملاً جدیدی برای مصرف کالاها و خدمات در این فرآیند ایجاد میکنند. علاوه بر این، آنها موانع کسب و کارها و افراد برای ایجاد ثروت را کاهش و محیط شخصی و حرفهای کارگران را تغییر میدهند. این کسبوکارهای پلتفرمی جدید به سرعت در حال تبدیل شدن به ارائه دهنده بسیاری از خدمات گردیدهاند.
به طور کلی، انقلاب صنعتی چهارم ۴ اثر اصلی بر کسب و کار دارد. تأثیر بر انتظارات مشتری، بهبود محصول، نوآوری مشارکتی و اشکال سازمانی از این همهاند. چه در سوی مصرف کنندگان و چه کسب و کارها، مشتریان به طور فزایندهای در مرکز اقتصاد قرار دارند، بنحویکه همه چیز در مورد بهبود نحوه ارائه خدمات به مشتریان متمرکز گردیده است. علاوه بر این، محصولات و خدمات، اکنون با قابلیتهای دیجیتالی که ارزش آنها را افزایش میدهد، مواجهند. فناوریهای جدید داراییها را بادوامتر و انعطافپذیرتر میکنند، در حالی که دادهها و تجزیه و تحلیلها نحوه نگهداری آنها را تغییر میدهند. در همین حال، دنیایی از تجربیات مشتری، خدمات مبتنی بر داده و عملکرد دارایی از طریق تجزیه و تحلیل، به اشکال جدیدی از همکاری نیاز دارد، به ویژه با توجه به سرعتی که نوآوری و اختلال در آن رخ میدهد. نهایتاً آنکه ظهور پلتفرمهای جهانی و دیگر مدلهای کسبوکار جدید به این معنی است که استعدادها، فرهنگ و اشکال سازمانی باید بازاندیشی شوند.
به طور کلی، تغییر اجتناب ناپذیر از دیجیتالی شدن ساده (انقلاب صنعتی سوم) به نوآوری مبتنی بر ترکیبی از فناوریها (انقلاب صنعتی چهارم) شرکتها را مجبور میکند تا روش انجام تجارت خود را مجدداً بررسی کنند. در چنین حالتی دستاورد این تحقیقات یکسان است! رهبران کسب و کار و مدیران ارشد باید محیط در حال تغییر خود را درک کنند، مفروضات تیمهای عملیاتی خود را به چالش بکشند، و بی وقفه و به طور مداوم نوآوری کنند.
تأثیر بر دولت
همانطور که دنیای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی به همگرایی ادامه میدهند، فناوریها و پلتفرمهای جدید به طور فزایندهای شهروندان را قادر میسازد تا با دولتها درگیر شوند، نظرات خود را بیان کنند، تلاشهایشان را هماهنگ کنند و حتی نظارت مقامات دولتی را دور بزنند. به طور همزمان، دولتها بر اساس سیستمهای نظارتی فراگیر و توانایی کنترل زیرساختهای دیجیتال، قدرتهای فناوری جدیدی را برای افزایش کنترل خود بر جوامع افزایش میدهند. با این حال، در مجموع، دولتها به طور فزایندهای با فشار برای تغییر رویکرد فعلی خود در مشارکت عمومی و سیاستگذاری مواجه خواهند شد، زیرا نقش اصلی آنها در اجرای سیاستها به دلیل منابع جدید رقابت و توزیع مجدد و تمرکززدایی قدرت که فناوریهای جدید ممکن میسازد، کاهش مییابد.
در نهایت، توانایی سیستمها و مقامات دولتی برای انطباق، احتمال بقای آنها را تعیین میکند. اگر آنها ثابت کنند که میتوانند دنیایی از تغییرات مخرب را در آغوش بگیرند و ساختارهای خود را در سطوح شفافیت و کارایی قرار دهند قادر به حفظ برتری رقابتی خود بوده و دوام خواهند آورد و اگر نتوانند تکامل یابند، با مشکلات فزایندهای مواجه خواهند شد.
تأثیر بر مردم
انقلاب صنعتی چهارم، سرانجام، نه تنها در تغییر امور، بلکه شخصیت انسانها نیز سهیم خواهد بود. این بر هویت ملی و همه مسائل مرتبط با آن تأثیر میگذارد، احساس حریم خصوصی، تصورات از مالکیت، الگوهای مصرف، زمانی که اختصاص به اوقات کار و فراغت اختصاص مییابد و نحوه توسعه حرفه، مهارتها، روابط مردمی را تغییر میدهد. سطح سلامت افراد تغییر میکند و به یک خود “کمی” منجر و زودتر از آنچه تصور میشود ممکن است به افزایش جمعیت انسانی منتهی شود. این لیستی بی پایان از تغییرات است زیرا فقط به تخیل انسانها محدود میشود.
در درک این نکته که پذیرش فناوری امری غیر قابل اغماض است تردیدی وجود ندارد، اما گاهی اوقات فهم این موضوع که آیا ادغام بی وقفه فناوری در زندگی میتواند برخی از ظرفیتهای اساسی انسانی، مانند شفقت و همکاری را کاهش دهد، نیز امری غیر قابل انکار است.
استفاده دایمی افراد از گوشیهای هوشمند نمونهای از جایگزینی ارزشهای زندگی نظیر فرصت لذت از بیکاری و زمان مکث، تأمل و شرکت در گفتگوهای معنی دار خانوادگی و استحکام ریسمان اتحاد خانواده با استفاده وسواس گونه از ابزار صنعت ۴ است.
یکی از بزرگترین چالشهای فردی که توسط فناوریهای اطلاعاتی جدید ایجاد میشود، نقض حریم خصوصی است. به طور غریزی قابل درک است که چرا حفظ حریم خصوصی حیاتی است، اما ردیابی و به اشتراک گذاری اطلاعات در مورد افراد بخش مهمی از اتصال جدید است. بحث در مورد مسائل اساسی مانند تأثیر از دست دادن کنترل بر دادههای انسان بر زندگی درونی در سالهای آینده تشدید خواهد شد. به طور مشابه، انقلابهایی که در بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی رخ میدهند، که معنای انسان بودن را با عقب راندن آستانههای کنونی طول عمر، سلامت، شناخت و تواناییها بازتعریف میکنند، بشر امروزه را وادار میکنند تا مرزهای اخلاقی خود را دوباره تعریف نماید.
این امر به ویژه در حوزه مقررات صادق خواهد بود. سیستمهای کنونی سیاستگذاری و تصمیمگیری عمومی در کنار انقلاب صنعتی دوم تکامل یافتند، زمانی که تصمیمگیرندگان فرصت داشتند یک موضوع خاص را مطالعه و پاسخ لازم یا چارچوب قانونی مناسب را توسعه دهند. فلذا کل این فرآیند به صورت خطی و مکانیکی طراحی شده و از یک رویکرد سختگیرانه ” از بالا به پایین” پیروی میکند.
اما ادامه چنین رویکردی دیگر امکان پذیر نیست. با توجه به سرعت تغییرات سریع انقلاب صنعتی چهارم و تأثیرات گسترده، قانونگذاران به میزان بیسابقهای به چالش کشیده شده و در بیشتر موارد ثابت گردیده که قادر به مقابله با این تغییرات نیستند.
پس چگونه میتوانند منافع مصرف کنندگان و عموم مردم را حفظ و در عین حال به حمایت از نوآوری و توسعه فناوری ادامه دهند؟ با پذیرش حکمرانی «چابک»، همانطور که بخش خصوصی به طور فزایندهای پاسخهای سریع به توسعه نرمافزار و عملیات تجاری را اتخاذ کرده است. این بدان معناست که رگلاتورها باید پیوسته خود را با یک محیط جدید، دینامیکی و به سرعت در حال تغییر، وفق داده و خودشان را دوباره بازسازی کنند تا بتوانند درک درستی از آنچه که باید تنظیم کنند، بیابند. برای انجام این کار، دولتها و سازمانهای نظارتی باید با تجارت و جامعه مدنی همکاری نزدیک داشته باشند.
انقلاب صنعتی چهارم همچنین ماهیت امنیت ملی و بین المللی را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد و بر احتمال و ماهیت درگیری تأثیر میگذارد. تاریخ جنگ و امنیت بین المللی تاریخ نوآوریهای تکنولوژیک است و امروز نیز از این قاعده مستثنی نیست. درگیریهای مدرن از جمله بین دولتها به طور فزایندهای ماهیت «ترکیبی» دارند و تکنیکهای سنتی میدان نبرد را با عناصری که قبلاً با بازیگران غیردولتی مرتبط بودند ترکیب میکنند. تمایز بین جنگ و صلح، جنگجو و غیر جنگنده، و حتی خشونت و پرهیز از خشونت (به جنگ سایبری فکر کنید) به طرز ناراحت کنندهای مبهم میگردند.
همانطور که این فرآیند اتفاق می افتد، استفاده از فن آوری های جدید مانند سلاحهای بیولوژیکی یا هوشمندآسان تر میشود، افراد و گروههای کوچک به طور فزایندهای به دولتها ملحق میشوند تا بتوانند آسیب انبوه ایجاد کنند. این آسیب پذیری جدید منجر به ترس های جدیدی خواهد شد. اما در عین حال، پیشرفتهای فناوری، پتانسیل کاهش مقیاس درتأثیر خشونت را از طریق توسعه حالتهای جدید نبرد، به عنوان مثال، دقت بیشتر در هدفگیری و حمله به اهداف نظامی با رویکرد جدی اجتناب از آسیب به غیر نظامیان را ایجاب میکند.
شکل دادن آینده
نه فناوری و نه اختلالی که با آن زاده میشود، نیروهای برونزایی نیستند که انسان فاقد توان کنترل بر آنها باشد. همه ما در تصمیماتی که به عنوان شهروند، مصرفکننده و سرمایهگذار بطور روزانه میگیریم، مسئول هدایت و تکامل آن هستیم. بنابراین باید فرصت و قدرتی را که برای شکل دادن به انقلاب صنعتی چهارم داریم برای هدایت آن بسوی آینده و اهداف و ارزشهای مشترک، درک کنیم.
با این حال، برای انجام این کار، ما باید یک دیدگاه جامع و مشترک جهانی در مورد اینکه چگونه فناوری بر زندگی ما تأثیر میگذارد و محیطهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی ما را تغییر میدهد، ایجاد کنیم. هرگز زمان وقوع مخاطراتی بزرگتر یا خطرات بالقوه بزرگتر از اکنون وجود نداشته است. با این حال، تصمیم گیرندگان امروزی اغلب در دام تفکر خطی و سنتی گرفتار شدهاندو یا آنقدر درگیر بحرانهای متعدد هستند که توجه آنها را بخود جلب کرده و ایشان را نیروهای اختلال و نوآوری که آینده ما را شکل میدهند منفک نموده است.
در نهایت، همه چیز به افراد و ارزشها برمی گردد. ما باید با اولویت دادن به مردم و توانمندسازی آنها، آیندهای را شکل دهیم که برای همه ما کارساز باشد. انقلاب صنعتی چهارم در بدبینانهترین و غیرانسانیترین شکل خود، ممکن است واقعاً این پتانسیل را داشته باشد که بشریت را «رباتسازی» کند و در نتیجه ما را از قلب و روحمان محروم نماید. اما بهعنوان مکمل بهترین بخشهای طبیعت انسانی، خلاقیت، همدلی و سرپرستی میتواند بشریت را به آگاهی جمعی و اخلاقی جدیدی بر اساس یک احساس مشترک از سرنوشت ارتقا دهد. بر همه ما واجب است که مطمئن شویم دومی غالب است./آینده نگر
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰