«پویش اقتصاد» تبعات ناترازی انرژی بر صنایع را بررسی می کند:

۱۴۰۴؛ سالی که انرژی در ایران از کنترل خارج شد

پويش اقتصاد:بحران انرژی در ایران به مرحله‌ای رسیده که دیگر نمی‌توان آن را یک ناترازی مقطعی یا یک مشکل اجرایی ساده دانست؛ این بحران اکنون به یک تهدید ساختاری برای «امنیت انرژی» کشور تبدیل شده است.

مريم حق‌بيان

سال ۱۴۰۴ به نیمه پایانی دوم خود رسیده، اما نشانه‌ای از عبور از بحران دیده نمی‌شود و بالعکس، شواهد موجود نشان می‌دهد که ناترازی‌های عمیق در سه حوزه آب، برق و گاز بیش از هر زمان دیگری اقتصاد و زیرساخت‌های کشور را در معرض آسیب قرار داده است. آنچه در ابتدای این سال به‌عنوان یک چالش قابل‌کنترل تصور می‌شد، امروز به یک تهدید چندلایه برای پایداری انرژی، استمرار تولید و حتی زندگی روزمره شهروندان بدل شده است.

از ابتدای ۱۴۰۴ تاکنون، مجموعه‌ای از بحران‌های به‌هم‌پیوسته باعث شده تأمین انرژی در ایران نه‌تنها غیرقابل‌اعتماد شود، بلکه روند توسعه صنعتی را به‌طور جدی مختل کند. کارشناسان ریشه این بحران را در نبود سرمایه‌گذاری گسترده و پایدار، فرسودگی دیرینه زیرساخت‌ها، مدیریت نادرست و تصمیم‌های سیاستی غلط می‌دانند؛ عواملی که سال‌ها به شکل انباشته باقی مانده و امروز خود را در قالب قطعی‌های گسترده برق، کمبود گاز، کاهش فشار شبکه، افت تولید نیروگاه‌ها و توقف بخشی از فعالیت‌های صنعتی نشان می‌دهد.

بر اساس آمارهای رسمی، تنها خسارت ناشی از قطعی برق در سال‌های اخیر روندی فزاینده داشته است: حدود ۵ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۱- ۷ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲ و نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۳؛ ارقامی که بازتاب‌دهنده عمق آسیب‌پذیری صنایع، تجهیزات حساس، صادرات و زنجیره تولید است. در واقع، خاموشی‌های پی‌درپی به مرحله‌ای رسیده‌اند که بسیاری از واحدهای صنعتی، به‌ویژه صنایع انرژی‌بَر، برنامه‌ریزی تولید خود را از دست داده و با توقف‌های طولانی‌مدت مواجه شده‌اند.

در سطح کلان نیز نشانه‌های بحران آشکارتر شده است. از نوامبر ۲۰۲۴، ایران یکی از شدیدترین دوره‌های اختلال در عرضه انرژی طی دهه‌های گذشته را تجربه کرده است؛ دوره‌ای که با قطع مکرر برق، افت شدید تولید گاز طبیعی و کاهش بهره‌وری پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها همراه بوده است. زیرساخت‌هایی که سال‌ها به دلیل نبود سرمایه‌گذاری ناکارآمد شده‌اند، اکنون با کاهش ظرفیت عملیاتی مواجه‌اند و بسیاری از مراکز تولید انرژی عملاً کمتر از ظرفیت اسمی خود کار می‌کنند.

تناقض عجیب اینجاست که باوجود کمبودهای مداوم برق در کشور، صادرات برق همچنان ادامه یافته و حتی طبق گزارش‌ها در چهار ماهه نخست سال ۲۰۲۳ نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۹۲ درصد رشد داشته است. این وضعیت پرسش‌های جدی درباره اولویت‌بندی منابع انرژی، مدیریت ذخیره و سیاست‌گذاری صادرات ایجاد کرده است.

در حوزه گاز نیز هشدارها جدی‌تر شده‌اند. طبق گزارش وزارت نفت که در فروردین ۱۴۰۴ منتشر شد، کسری گاز کشور در زمستان ۱۴۰۴ می‌تواند به روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب برسد؛ رقمی بحران‌ساز که قابلیت فلج کردن صنایع و ایجاد موج جدیدی از خاموشی‌ها را دارد. در همین راستا از زمستان ۲۰۲۴ تاکنون، کشور با یکی از شدیدترین بحران‌های گازی خود روبه‌رو بوده و اختلال در تأمین گاز نیروگاه‌ها نه‌تنها باعث افزایش قطعی‌ها شده، بلکه هزینه تولید انرژی را به‌طور محسوسی بالا برده است.

ابعاد بحران تا اندازه‌ای گسترده است که مقامات دولتی ناچار شده‌اند برای صرفه‌جویی در مصرف انرژی، تعطیلی گسترده مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات و مراکز خرید را در تهران و ۱۷ استان کشور اعلام کنند؛ تصمیم‌هایی که هرچند موقتاً مصرف را کاهش داده‌اند، اما تأثیرات اقتصادی، آموزشی و اجتماعی گسترده‌ای بر جای گذاشته‌اند و نشان می‌دهند که مدیریت مصرف به مرحله اضطراری رسیده است.

در مجموع، ایران اکنون با بحران انرژی‌ای مواجه است که نه‌فقط به دلیل کمبود منابع، بلکه در اثر سال‌ها تصمیم‌گیری اشتباه، سیاست‌گذاری ناپایدار، عدم جذب سرمایه خارجی، فرسودگی زیرساخت‌ها و تسلط ساختاری دولت بر بخش انرژی شکل گرفته است. تداوم این روند، امنیت انرژی کشور را در مقیاس ملی تهدید می‌کند و در صورت عدم اصلاح سریع، پیامدهای آن بر صنعت، زندگی مردم و آینده اقتصادی کشور بسیار سنگین‌تر خواهد شد.

بد نیست یادآوری شود که کمبود برق تا تابستان ۱۴۰۴ حدود ۱۴۰۰۰ مگاوات برآورد شده است که رقم قابل توجهی است. برآوردهای قبلی وزارت نیرو و مرکز پژوهش‌های مجلس، حاکی از آن بود که ایران برای جلوگیری از کمبود برق باید سالانه حدود ۵۰۰۰ مگاوات (۷٪) به تولید برق خود اضافه کند. البته آمارهای رسمی نشان می‌دهند که این هدف در سال‌های اخیر به دست نیامده است.

در مجموع می‌توان گفت که عدم تعادل انرژی در سال ۱۴۰۴ حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب در روز بوده است. با بیان دیگر، عرضه انرژی در ایران مسیر غیرقابل اعتماد را طی می‌کند و خاموشی‌ها و کمبودهای مکرر برق بر زندگی روزمره، صنایع و خدمات ضروری تأثیر می‌گذارد.

در ادامه این تحلیل، در مراجع اقتصادی کشور اینگونه بیان شده است که ایران در دهه اخیر (۲۰۱۵–۲۰۲۵) با عدم تعادل در بازار انرژی خود مواجه بوده است. مصرف برق از سال ۲۰۱۵، حداقل سالانه ۴–۵٪ افزایش یافته است و در سال ۱۴۰۴ به حدود ۲۹۵ تراوات ساعت رسیده است. بخش مسکونی نیز نزدیک به ۳۳٪ از مصرف برق را تشکیل می‌دهد و پس از آن بخش صنعت حدود ۳۵٪ و بخش خدمات نیز در محدوده ۱۸٪ قرار دارند. مابقی، یعنی حدود ۱۴٪ در صنایع نفت و گاز مصرف می‌شود.

در ادامه این تحلیل جامع می‌توان گفت که مصرف سرانه انرژی برابر با ۳.۲ TOE (این معیار، مقدار انرژی موجود در یک تن نفت خام را نشان می‌دهد) است. توجه داشته باشیم که مصرف سرانه انرژی در ایران مشابه با میانگین خاورمیانه یا اتحادیه اروپا است.

بر اساس همین آمارها و از سال ۲۰۱۶، گاز طبیعی حدود ۷۰٪ از کل مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است که این سهم از سال مذکور به‌طور متوسط و پیوسته معادل ۱۰٪ افزایش یافته است.

در ادامه این بررسی‌ها و تحلیل‌های جامع چرایی بحران و امنیت انرژی در ایران می‌توان گفت که کشور ایران هر سال ۷۰ میلیارد متر مکعب گاز به نیروگاه‌ها می‌رساند که تقریباً ۱.۵ برابر کل گاز مصرفی ترکیه است. همان‌گونه که همگان مطلع هستند، ایران در تابستان گذشته (۱۴۰۴) با حدود ۱۴۰۰۰ مگاوات کمبود برق مواجه شد. علیرغم ظرفیت اسمی بیش از ۹۲ گیگاوات، بسیاری از نیروگاه‌های ایران قدیمی‌اند و بخش قابل توجهی از نیروگاه‌های بخار و گاز بیش از ۳۰ سال عمر دارند.

دلیل سرمایه‌گذاری کم، تحریم‌های اقتصادی ایران و نیز محدودیت‌های مقرراتی و اجرایی دولتی است. از طرفی، وزارت نیرو که تنها خریدار برق است، با جلوگیری از تشکیل بازار انرژی، مشوق‌های بخش خصوصی را محدود کرده است؛ بنابراین ایجاد بدهی فزاینده دولت به صاحبان نیروگاه‌های خصوصی مانع از سرمایه‌گذاری در این بستر فزاینده شده است.

براساس آخرین آمارهای منتشر شده از سوی پارلمان بخش خصوصی تا اوایل سال ۱۴۰۵، بدهی دولت به صاحبان نیروگاه‌های خصوصی از حدود ۲ میلیارد دلار گذشت. همچنین فشار مالی ایران به‌خاطر نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار یارانه برق و ۵۲ میلیارد دلار برای فرآورده‌های نفتی در سال ۱۴۰۴ شرایط نامساعدتری ایجاد نموده است که علت اصلی آن افزایش بی‌رویه مصرف است.

علاوه بر این، براساس آخرین مطالعات آسیب‌شناسی صورت گرفته از سوی مراجع ذی‌صلاح، حدود ۱۳٪ برق در شبکه‌های فرسوده انتقال و توزیع از بین می‌رود که سالانه ۴ تا ۵ میلیارد دلار برای کشور هزینه در بر دارد. همان‌گونه که همگان مطلع‌اند، این امر منجر به قطع مکرر برق در اوج تابستان و کسری روزانه ۲۵۰ تا ۲۸۰ میلیون متر مکعب گاز در زمستان می‌شود که حداقل سالانه ۸ میلیارد دلار برای صنایع کشور هزینه دارد.

در ادامه باید گفت که یکی دیگر از چرایی بحران انرژی، موضوع مهم علل عدم تعادل گاز است که به‌طور همزمان با سایر حامل‌های انرژی کشور دست به گریبان است. چرا که ایران چهارمین کشور مصرف‌کننده گاز در جهان است و بیشتر از ۳۰ کشور اروپایی در مجموع، گاز مصرف می‌کنند. ایران سالانه حدود ۲۶۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی تولید می‌کند که حدود ۱۸ میلیارد متر مکعب آن برای صادرات و بقیه در داخل کشور مصرف می‌شود.

مصرف گاز ایران از نزدیک به ۱۵۳ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۱۴ به حدود ۲۴۵ میلیارد متر مکعب در سال ۱۴۰۴ افزایش یافته است که توسط بخش مسکونی، وسایل نقلیه و نیروگاه‌ها مصرف می‌شود. از طرفی باید گفت که زیر بنای صنعت گاز ایران کارآیی لازم را ندارد و بنا به دلایل شعله‌ور شدن، نشت و بهره‌گیری پایین، خسارات قابل توجهی به همراه دارد.

لازم به توضیح است که ایران سالانه ۱۸ میلیارد متر مکعب گاز را به دلیل تجهیزات ناکافی جمع می‌کند، ولی سالانه نزدیک به ۷ میلیارد متر مکعب آن در شبکه انتقال و توزیع تلف می‌شود. علاوه بر این، نیروگاه‌های حرارتی ایران تنها با راندمان حدود ۳۳٪ کار می‌کنند و نیز ۱۳٪ از برق نیز در حین انتقال از بین می‌رود.

در بیان مشکلات و موانع و نیز چرایی عدم توسعه و وجود بحران در انرژی ایران، تحریم‌های اقتصادی در دو دهه گذشته مانع از سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی ایران شده و توسعه ظرفیت تولید گاز و نیروگاه‌ها را محدود کرده است.

علیرغم داشتن ذخایر قابل توجه گاز در مراکز ذخایر انرژی مشترک، بسیاری از آن‌ها به دلیل عدم سرمایه‌گذاری توسعه نیافته باقی مانده‌اند. وزیر وقت نفت در سال ۲۰۲۲ هشدار داده بود که بدون یک سرمایه‌گذاری ۲۴۰ میلیارد دلاری، ایران تبدیل به یک واردکننده انرژی خواهد شد.

در حالی که کشورهای همسایه مانند ترکیه ترکیب انرژی خود را با متعادل کردن ذغال‌سنگ، گاز طبیعی، نفت و انرژی‌های تجدیدپذیر متنوع می‌کنند، ایران همچنان به شدت به گاز طبیعی متکی باقی مانده است.

علاوه بر موارد پیش‌گفته، یکی دیگر از چرایی‌های بحران انرژی در ایران، بازار ارزهای دیجیتال است که به‌نحوی شتاب‌دهنده در حال رونق می‌باشد. استفاده از بیت‌کوین باعث مصرف انرژی زیادی می‌شود و به منابع الکتریکی قابل توجهی نیاز دارد. شبکه برق ایران با قطع مکرر و اتلاف حدود ۱۳٪ برق در حین انتقال بسیار پرهزینه است.

توجه داشته باشیم که ایران برای گسترش بازار ارزهای دیجیتال خود، بویژه برای بیت‌کوین، در صدد عبور از تحریم‌های بین‌المللی برآمده و مقدار قابل توجهی از برق تولیدی را از شبکه عمومی برق حذف کرده است.

اما در کلام پایانی این بررسی و تحلیل باید گفت که بخش انرژی ایران در سال‌های اخیر و بخصوص در دولت گذشته با بی‌توجهی مدیریتی مواجه بوده است. ایران به دلیل برنامه‌ریزی ضعیف، زیرساخت‌های قدیمی و تأثیر تحریم‌های بین‌المللی با کمبود انرژی مواجه است. علیرغم این چالش‌ها، دولت نتوانسته است سیستم برق خود را مدرن کند که در نتیجه منجر به قطع مکرر برق و بحران‌های انرژی در طول سال شده است.

یکی از مسائل اصلی که کمبود انرژی در ایران را تشدید می‌کند، قاچاق بی‌رویه سوخت است. اگرچه دولت ادعا می‌کند که صادرات مواد سوختی را افزایش داده است، اما بیشتر این تجارت از طریق شبکه‌های قاچاق غیرقانونی و تحت کنترل انجام می‌شود که آن هم با نظارت گروهی خاص از فعالان اقتصادی در نهادها صورت می‌گیرد، چرا که سوخت یارانه‌ای ایران بسیار ارزان‌تر از کشورهای همسایه است و به همین دلیل قاچاقچیان را به شدت جذب می‌کند.

در نتیجه، مقادیر زیادی بنزین و گازوئیل به‌صورت غیرقانونی از ایران صادر می‌شود و بدین ترتیب بازار داخلی با عدم عرضه کافی مواجه می‌شود. یکی از نمایندگان محترم مجلس فاش کرد که سالانه حدود ۱.۵ میلیارد لیتر سوخت مایع از نیروگاه‌های ایران قاچاق می‌شود و فعالیت‌های قاچاق اغلب شامل مدارک جعلی و جریمه‌های پایین است که چنین جرایمی را سودآور می‌کند.

از طرفی، خصوصی‌کردن نیروگاه‌های اصلی در سال‌های اخیر نیز به وخامت بخش انرژی ایران کمک کرده است. در ارتباط با محدودیت‌های بودجه، دولت بسیاری از نیروگاه‌ها را به سرمایه‌گذاران خصوصی واگذار کرد که اغلب از نظر اجرایی و مدیریتی با نهادهای وابسته به دولت مرتبط بودند.

با این حال، این مالکان جدید برای تعمیر و نگهداری نیروگاه‌ها سرمایه‌گذاری لازم را نکرده‌اند و بدین ترتیب موجب از بین رفتن این تأسیسات شده‌اند. در جمله پایانی، پیچیدگی بیشتر به دنبال طرح جنجال‌برانگیز خصوصی‌سازی در آخرین بودجه کشور است که به نهادهای نظامی و مرتبط با دولت اجازه می‌دهد نفت را بفروشند و به منافع خود دست یابند.

لذا امید می‌رود با عبور از بحران‌های تحریمی و پایداری امنیت انرژی در کشور بتوان با بهره‌گیری از ظرفیت‌های خالی و بلااستفاده بخش خصوصی، به این بحران‌ها خاتمه داد و مسیر رشد و تکامل همه‌جانبه را فراهم ساخت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.