در صنعت پرسرعت و رقابتی فناوری امروز، شکی نمانده که بازاریابی موثر برای باقی ماندن در بازار دیجیتال، حیاتی است. مایکروسافت به عنوان یکی از رهبران جهانی در نرمافزار، سختافزار و خدمات، استراتژی بازاریابی جامعی را با موفقیت اجرا کرده که این شرکت را به موفقیتی بینظیر سوق داده است در حدی که امروزه حتی فکر رقابت با این غول فناوری محال به نظر میرسد. در باب موفقیت بازاریابی مایکروسافت، همین بس که بیش از ۷۰ درصد مردم جهان، از نسخههای مختلف ویندوز استفاده میکنند. این اما تنها موفقیت مایکروسافت نیست و در دنیای پنهان سختافزارها، این شرکت در جهان پیشتاز بوده است. حال برای لحظهای یک ابرکارخانه را تصور کنید. کارخانهای بسیار بزرگ. آیا دودها و آلودگیهای ایجاد شده را هم میبینید؟ پس قطعاً آن کارخانه مایکروسافت نیست. چرا که مایکروسافت طبیعت و اصول اخلاقی را فراموش نکرده و مشتریان آگاه و دوستدار طبیعت را نیز با خود همراه میکند.
شاید بپرسید راز اصلی موفقیت مایکروسافت چیست؟ جواب واضح است: مشتریمحور بودن! مایکروسافت از هیچ هزینهای دریغ نکرده تا سلایق و رفتارهای مصرفکننده را کشف کند و در میان انبوه سلایق مختلف، بهترین را پیدا کند. با رویه اولویتگذاری مشتریان اعتماد و وفاداری آنها را نسبت به خود جلب کرده است.. در روزهای اولیه، مایکروسافت باور داشت که با تمرکز بر برتری فنی نرمافزاری و سختافزاری خود، توجه مشتریان را به خود جلب خواهد کرد. اما این کافی نبود. شاید همه مردم، یک ابرسیستم محاسباتی نیاز نداشته باشند و به دنبال یک چیز سادهتر بگردند. همان موقعها مایکروسافت به اهمیت مشتریمحور بودن پی برد و سیستمش را متناسب با نیاز کاربران تنظیم کرده است. برای همین است که هنوز پابرجاست!
میدانیم که بیشتر شرکتهای شکستخورده، دوران اوجی داشتهاند و پس از آن سقوط کردهاند. اما به چه دلیل؟ شرکتها در دوران اوج، اغلب به محصول کنونی خود اکتفا کرده و پیشرفت را ضروری نمیبینند. فرض کنید مایکروسافت پس از خلق ابتداییترین سیستم عاملها، به خود مغرور میشد. پس شاید امروز دیگر مایکروسافتی وجود نداشت. پس مایکروسافت با استفاده از فناوریهای پیشرفته و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، محصولات و خدمات جدید ارائه میدهد هیچگاه به خودش مغرور نمیشود. سیستم عامل ویندوز شاید بزرگترین موفقیت مایکروسافت باشد. سیستم عاملی خاطرهانگیز که قابلیت ساده برنامهسازی در آن، دنیایی از نرمافزارها و بازیها را ایجاد کرده، که همه نوع اقشاری را به خود جذب میکند. رابط کاربری روان، استفاده از آن را برای عموم ساده کرده است. بسیاری از شرکتها، از قدرت نرمافزارهای آفیس برای انجام کارهای حرفهای در جلسات خود استفاده میکنند. شاید شما هم تبلیغات گسترده مایکروسافت را دیده باشید. اما تبلیغات، تنها روش بازاریابی نیست و این برند با سازمانها و رهبران مختلف صنعت همکاری میکند تا دامنه دسترسی آنها را تقویت کرده و روابط متقابل سودمندی ایجاد کند. از جذب نخبگان و محققان گرفته، تا خرید یا همکاری با شرکتهای نوظهوری که حرفی برای گفتن دارند.
زمان نمیایستد. زمانه نیز همینطور. در عصر امروزی، چاپ بروشور و تبلیغات در روزنامهها، دیگر جوابگو نیست. با ظهور اینترنت و پلتفرمهای دیجیتال، مایکروسافت نیز بیکار ننشست و از فرصتهای جدید روز، برای تبلیغات خود استفاده کرد. از رسانههای اجتماعی گرفته، تا تلویزیون و نمایشگرهای در سطح شهر، و حتی متاورس. لحظهای به کمپانی نوکیا فکر کنید. به احتمال زیاد موبایلهای سفت و نشکن به ذهنتان خطور میکند. این تأثیر برندسازی است و میتواند ذهن مخاطب را فریب دهد. اگر لحظهای آپدیتهای مداوم و ظاهراً بیتأثیر سیستم عامل ویندوز را فراموش کنیم، مایکروسافت نیز برندی مطمئن و بروز را در ذهن مخاطب ساخته است. برندی که نامش خاطرات زیبای دوران سیدیها را با خود به همراه دارد و حسهای قدیمی و نوستالژی را برایمان زنده میکند. البته مایکروسافت آینده را هم فراموش نکرده و به هوش مصنوعی سرمایهگذاریهای زیادی اختصاص داده است.. شاید نام هوش مصنوعی نو ورودی به اسم چت جیپیتی به گوشتان خورده باشد. چتباتی انقلابی که شرکت اوپن اِی آی آن را ساخته و مایکروسافت کمکهای مالی زیادی در این راه کرده است. ساربات تصویرساز بینگ نیز از مثالهای دیگر آیندهنگری مایکروسافت است. اما این همه ماجرا نیست و دهها تکنولوژی دیگر در آیندهای نزدیک شکوفا خواهند شد که مایکروسافت را به موفقیتی حتی بزرگتر از امروز خواهند رساند. باید منتظر ماند و دید که چه پیش میآید.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰