پویش اقتصاد:در آستانه آغاز دور جدید وزارت اقتصاد ماموریتی تاریخی و کلیدی پیش روی سکاندار تازه این نهاد قرار دارد: پایان دادن به اتکای بودجه بر نفت و استقرار یک نظام مالی پایدار مبتنی بر مالیات.

۴ آوردگاه کلیدی مالیاتی

این گزارش، با نگاهی آینده‌نگر، چهار آوردگاه اصلی را ترسیم می‌کند که وزیر اقتصاد در مسیر افزایش درآمدهای مالیاتی، به طور مستقیم با آن‌ها روبرو شده و عبور از آن‌ها مستلزم اتخاذ سیاست‌هایی هوشمندانه و جسورانه است.

ماموریت اصلی وزیر اقتصاد برای استقرار بودجه‌ای متکی بر مالیات، وی را در تقابلی مستقیم با چالش‌های ریشه‌دار نظام مالیاتی و فشارهای ناشی از آن بر محیط کسب‌وکار قرار می‌دهد و باید دید وزیر جدید اقتصاد رویکردش به حل این چالش چیست؟ این رویارویی، چهار آوردگاه سیاستی خطیر را پیش روی سکاندار جدید اقتصاد ترسیم می‌کند که موفقیت در آن‌ها، معیار اصلی سنجش عملکرد وی خواهد بود:

تصدی مسند وزارت امور اقتصادی و دارایی با یک ماموریت اصلی گره خورده است: پایان دادن به اتکای تاریخی بودجه به درآمدهای نفتی و استقرار یک نظام مالی پایدار مبتنی بر مالیات.

این هدف راهبردی، هرچند یگانه مسیر صحیح برای اقتصاد ایران است، اما تحقق آن، وزیر جدید را در بدو امر با چالش‌هایی سهمگین مواجه خواهد ساخت که مدیریت آن‌ها، معیار اصلی موفقیت دوره وزارت وی خواهد بود.

این گزارش، با نگاهی آینده‌نگر، چهار آوردگاه اصلی را ترسیم می‌کند که وزیر اقتصاد در مسیر افزایش درآمدهای مالیاتی، به طور مستقیم با آن‌ها روبرو شده و عبور از آن‌ها مستلزم اتخاذ سیاست‌هایی هوشمندانه و جسورانه است.

 

آوردگاه اول

افزایش درآمد مالیاتی

بدون تعمیق رکود تورمی

نخستین و بزرگ‌ترین آزمون وزیر اقتصاد، مواجهه با پارادوکس مالیات‌ستانی در شرایط رکود تورمی خواهد بود. از یک سو، برای تحقق اهداف بودجه و کنترل کسری، نیاز مبرم به افزایش وصولی‌های مالیاتی وجود دارد؛ از سوی دیگر، اقتصاد ایران زیر فشار تورم مزمن و رشد پایین، توانی برای تحمل بارهای مالیاتی جدید بر دوش بخش مولد ندارد.

هرگونه اقدام متعارف برای افزایش نرخ‌ها یا فشار بر بنگاه‌های شناسنامه‌دار، این ریسک را در پی دارد که به جای افزایش درآمد، به کاهش تولید، اخراج نیروی کار، گسترش اقتصاد زیرزمینی و نهایتاً فرسایش پایه‌های مالیاتی منجر شود.

بنابراین، اولین چالش مدیریتی پیش‌رو، طراحی یک بسته سیاستی است که بتواند منابع جدید درآمدی را از بخش‌های غیرمولد و سوداگرانه (مانند مالیات بر عایدی سرمایه) شناسایی و به سمت خزانه هدایت کند، بی‌آنکه فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان تحمیل نماید.

موفقیت در این آوردگاه، به توانایی وزیر در تغییر هوشمندانه «پایه» و «ترکیب» درآمدهای مالیاتی، و نه صرفاً افزایش «نرخ» آن‌ها، بستگی خواهد داشت.

 

آوردگاه دوم

مواجهه با دیوار بی‌اعتمادی

و مهار فرار مالیاتی

وزیر اقتصاد، میراث‌دار یک نظام مالیاتی خواهد بود که از شکاف عمیق بی‌اعتمادی میان حاکمیت و مودیان رنج می‌برد.

این بی‌اعتمادی، ریشه در احساس بی‌عدالتی گسترده ناشی از فرار مالیاتی سازمان‌یافته در یک سو، و وجود معافیت‌های وسیع و غیرشفاف برای برخی نهادها در سوی دیگر دارد.

تا زمانی که فعال اقتصادی شفاف احساس کند بار اصلی نظام مالیاتی بر دوش اوست، در حالی که بخش بزرگی از اقتصاد در سایه فعالیت می‌کند، مقاومت در برابر تمکین مالیاتی یک امر طبیعی خواهد بود.

چالش در این عرصه، یک نبرد دو وجهی است: اول، اجرای قاطعانه و بدون استثنای ابزارهای شفافیت‌زا نظیر «سامانه مودیان» برای به دام انداختن فراریان مالیاتی و دوم، آغاز فرآیند دشوار اما ضروری بازنگری در معافیت‌های مالیاتی و پاسخگو کردن تمام فعالان اقتصادی در برابر قانون. عبور از این چالش، بیش از آنکه نیازمند ابزار فنی باشد، مستلزم اراده سیاسی قدرتمند برای برقراری عدالت و شکستن مقاومت کانون‌های قدرت و ثروت است.

 

آوردگاه سوم

رام کردن هیولای مقررات و ایجاد ثبات

فعالان اقتصادی بیش از هر چیز تشنه «پیش‌بینی‌پذیری» هستند. وزیر اقتصاد با یک نظام مقرراتی پیچیده، متورم و بی‌ثبات روبرو خواهد شد که هزینه انطباق وعدم قطعیت را به شدت برای کسب‌وکارها افزایش داده است. این بی‌ثباتی، سرمایه‌گذاری بلندمدت را تقریباً ناممکن می‌سازد و بنگاه‌ها را به سمت فعالیت‌های کوتاه‌مدت و سوداگرانه سوق می‌دهد.

آزمون وزیر در این میدان، فراتر از وضع قوانین جدید، «رام کردن» این هیولای مقرراتی از طریق ساده‌سازی، تنقیح و مهم‌تر از همه، ایجاد یک دوره ثبات و آرامش است.

اعلام یک «دوره تنفس مقرراتی» و تعهد دولت به‌عدم تغییر قوانین و رویه‌های مالیاتی برای یک بازه زمانی مشخص (برای نمونه سه ساله)، می‌تواند سیگنال قدرتمندی برای بازگرداندن اعتماد به محیط کسب‌وکار باشد و تمکین داوطلبانه را افزایش دهد.

 

آوردگاه چهارم

نبرد با اینرسی سازمانی در نظام اجرایی

در نهایت، حتی بهترین و عادلانه‌ترین قوانین نیز در مواجهه با یک بوروکراسی ناکارآمد و مقاوم در برابر تغییر، شکست خواهند خورد.

بزرگ‌ترین چالش پنهان وزیر اقتصاد، نبرد با اینرسی (مقاومت اجسام در برابر نیروهای وارد شده) در بدنه سازمان امور مالیاتی خواهد بود.

گذار از یک نظام سنتی و «ممیزمحور» به یک نظام مدرن، هوشمند و «داده‌محور»، یک تحول عمیق فرهنگی و سازمانی است که با مقاومت‌های جدی روبرو خواهد شد. موفقیت وی در گرو سرمایه‌گذاری قاطع بر فناوری، بازمهندسی کامل فرآیندهای تشخیص و وصول، اصلاح نظام دادرسی مالیاتی برای کاهش زمان و افزایش عدالت، و توانمندسازی نیروی انسانی متخصص است. بدون پیروزی در این نبرد داخلی برای تحول در نظام اجرایی، تمام تلاش‌ها برای اصلاحات قانونی در سطح کلان، ابتر باقی خواهد ماند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.